زندگی مدفون شده بعلاوه فیلم بعلاوه تصاویر

زندگی مدفون شده بعلاوه فیلم بعلاوه تصاویر ال مور: مثل بوران می سوزاند و مثل رگبار سیلی می زند اما آن نتیجه اش می گردد جاری شدن آب و آبادانی و این می گردد نهایت اش در آتش سوختن، ویرانی و نابودی یك سرزمین؛ بوران رخ را سرخ می كند و این مثل زغال، سیاه.


بدنها را سوراخ می كند، شن و ریزگرد با شدت به صورت ها شلاق می زند و باد گرمش آنان را به ناكجا آباد می برد؛ همزمان خورشید 90 درجه می تابد و دمای زمین را به بالای 50 درجه می رساند.
زور خورشید هم چربیده و خشكیدن تلاب هامون، جازموریان و دو سوم چاه ها هم شده بلای جان تا بادهای 120 روزه كه روزگاری سبب ملایم شدن هوای پهناورترین سرزمین ایران با دربرگیری 12 درصد مساحت ایران می شد حالا بشود عامل مدفون شدن زندگیشان زیر خاك. اینجاست كه طاقت ها طاق می گردد و فریادها بلند.

" 20 سال است كه طوفان، حالمان، روزگارمان و زندگی مان را تیره كرده و شده است سبب گرفتاری مردم سیستان؛ با این شرایط هیچ ارفاقی به مردم استان نشده است" این ها را پیرمردی می گوید كه خشكسالی و تندبادهای 100 كیلومتر در ساعت همراه با طوفان های شن كلافه اش كرده.
" وقتی طوفان می آید سینه ام درد می گیرد" این را هم كودك خردسالی گفته كه مانند همشهری هایش در معرض ناراحتی های ریوی و چشمی است و در اطراف كانون سل ایران یعنی زابل زندگی می كند و امكان دارد مثل 242 نفر دیگر با طوفان خاكی كه از شنبه آغاز شد، مصدوم شود و در بیمارستان بستری.
" روزی نیست كه در روستایمان گرد و خاك نباشد" این را پسر جوانی گفته كه رنگ خاك گرفته و هر چند روز یك بار باید بیل به دست بگیرد و خانه اش را از كوه شن بیرون بكشد؛ وسایل شن گرفته زندگی اش را با جارو تمیز كند و خودش را با 20 لیتر آب سهمیه روزانه اش بشوید.
" حاضرم قسم بخورم مردم استانهای دیگر یك روز هم نمی توانند اینجا دوام بیاورند؛ خود من پس از 16 سال تحمل چنین هوایی آلرژی گرفتم و دیگر حتی تحمل بوی غذا در خانه را هم ندارم" این را بنده خدایی می گوید كه روستایش او و روستا در همسایگی اش در منطقه سیستان شده ورودی گرد و غبار و اعتقاد دارد این طوفان همراه با شن های روان اش قابل قیاس با گرد و غبار خوزستان نیست چون كه آن ریزگرد در خوزستان نفس ها را تنگ می كند و این شن بدن را می سوزاند و سوراخ می كند.

علاوه بر درد بی درمان خشكسالی 20 ساله، بادهای 120 روزه این روزهای سیستان همراه با طوفان های شن و گرد و غبار، شده قوز بالا قوز و آلودگی هوا را در بعضی روزهای این هفته به 20 تا 60 برابر حد مجاز رسانده و نفس شهرها را گرفته است. گروه پیش بینی هواشناسی استان هم گفته این شرایط تا اوایل هفته آینده ادامه خواهد داشت.
بادهای 120 روزه ای كه حالا به علت خشكی هامون، افزایش 1.5 درجه ای دمای هوا، كمی بارش ها و در نتیجه خشكیدگی بیشتر زمین به 196 روز رسیده و سرعت اش هم زیادتر شده است؛ به عبارتی بادهایی كه تا قبل از این تنها در فصل تابستان رخ می داد و با عبور از تالاب و رودخانه نسیم را هدیه می آورد حالا به نیمی از سال رسیده و طوفان شن و گرد و غبار را برای مردم این منطقه به ارمغان آورده است.
هواشناسی گفته، امسال سیستان و بلوچستان كمترین بارش را با 100 میلیمتر در مقایسه با میانگین 250 میلیمتری كشور در بین استان ها داشته و 100 درصد مساحت این استان را خشكی گرفته در نتیجه از 50 درصد مردم این استان كه در روستاها زندگی می كنند نصف شان با تنش آبی دست به گریبانند و در این میان 343 منبع آب روستایی كامل خشك شده و حدود 500 روستا حدودا منابع آبی شان را از دست داده اند.
آنچه كه مشخص است خشكسالی و تغییر اقلیم یك روزه بوجود نیامده و از 20 سال پیش تاكنون، سال به سال وضع بدتر شده و خشكی تالاب هامون در شمال سیستان و بلوچستان و جازموریان در جنوب غرب استان، قطع آب رودخانه هیرمند، كاهش سفره های آب زیر زمینی در نتیجه استفاده بی رویه از آن، كمبود نزولات آسمانی، گرمای زیاد و تبخیر بیش از اندازه نرمال، این استان را با گرفتاری زیاد در تامین آب آشامیدنی و كشاورزی رو به رو كرده است.

تصاویری كه این روزها در روستاهای سیستان و بلوچستان دیده می گردد بسیار دردآور است چون كه باور كردنی نیست استانی كه روزی كشاورزی، دامپروری و صیادی اش رونق داشت حالا غرق در خاك است و متروكه شده اند؛ آنها كه توانسته اند به استانهای همجوار همچون خراسان و یزد مهاجرت كرده اند و آنها كه پولی در بساط ندارند و یا پیر هستند چشم به آسمان دوخته اند و كمك هلال احمر و مردم استانهای دیگر تا به آنها آب برسانند و غذا.
درست است كه جمعیت هلال احمر و كمیته امداد در قالب طرح نذر آب و با كمك گرفتن از استانهای دیگر دست به كار شده و تانكر آب و هم سبدهای غذایی را بین 500 روستا توزیع كرده اما باید فكری اساسی كرد به حال مردمی كه دیگر چیزی برای از دست دادن ندارند و زندگی شان را باخته اند.
اجرای طرح ۴۶ هزار هكتار آبرسانی با لوله به دشت سیستان، پیگیری حق آبه تالاب هامون، حفر چاه برای دسترسی به آب های ژرف و انتقال آب از دریای عمان از مهمترین برنامه هایی بوده كه دولت برای كمك به بهبود وضعیت خشكسالی در سیستان و بلوچستان بخصوص سیستان در نظر گرفته كه بعضی از آنها عملیاتی شده و برخی تنها در حد طرح است.
از آن سوی دیگر رئیس اداره پایش هواشناسی استان گفته تابحال اعتبار خاصی برای معضل خشكسالی پرداخت نشده و دهمرده، نماینده این استان هم از دولت خواسته هیاتی به منطقه سیستان بفرستد تا تصویری واقعی از آنچه در حال اتفاق افتادن است ببیند و خسارت خشكسالی به مردم این منطقه برای زنده ماندنشان پرداخت گردد.
علاوه بر آن افغانستان بر معاهده سال 1351 پایبند نیست و همواره بر سر دادن حقابه ایران ( 26 متركعب بر ثانیه) از هیرمند عهدشكنی كرده؛ مذاكرات دولت هم با این كشور هنوز به نتیجه نرسیده است.(رودخانه هیرمند بزرگترین و مهمترین رودخانه افغانستان است كه از شرق، وارد خاك ایران شده و به رود پریان و تالاب هامون می ریزد.) و این شرایط در حالی است كه امید یك میلیون و 300 هزار نفر از مردم سیستان و زاهدان به حق آبه هیرمند از افغانستان و "چاه نیمه"(چاله ها و گودالهای طبیعی كه آب مازاد رودخانه هیرمند توسط كانالی به آن هدایت می شود)، است.

آنچه كه مسلم است حتی اگر افغانستان حقابه سیستان راه به صورت كامل بدهد و حدود 820 میلیون مترمكعب آب برای این منطقه تامین گردد باز هم كفاف نیاز 2 میلیارد مترمكعبی برای همه بخشهای مورد نیاز همچون صنعت، كشاورزی و شرب را نمی دهد و باید فكری برای مدیریت عرضه آب موجود شود.
مثلا دیگر هندوانه ای آب بر و یا برنج و درخت پرتقال در استان خشك سیستان و بلوچستان كاشته نشود و این استان قطب تولید موز باشد و برای استان سیستان و بلوچستان اشتغال تولید كند، چون كه این استان با اقلیم اقیانوسی اش و متاثر از آب و هوای پاكستان و هند، مكانی مناسب برای تولید میوه های گرمسیری است.
از آن طرف به ظرفیتهای قابل توسعه این استان همچون گردشگری با سواحل شگفت انگیز مكران، معادن با ارزشش همچون كوه طلا و منابع اقیانوسی اش با صیادی به پهنای اقیانوس هند بپردازند و یا قطب تولید فولاد و پتروشیمی و صادرات آن با عنایت به دسترسی این استان به آب نامحدود اقیانوسی شود؛ دستیابی به همه اینها هم تنها با یك جهت گیری درست توسعه ای، استفاده از سرمایه گذاری های خارجی، بكارگیری مدیرهای قوی و كوشش برای تولید زیرساخت های مورد نیاز امكان پذیر است؛ اگر همه این اتفاقات بیفتد سیستان و بلوچستان می گردد بهشت ایران و آرزوی هر ایرانی برای دیدنش.
گزارش از شیما عباس زاده، خبرنگار ایسنا


مرورگر شما از ویدئو پشتیبانی نمی كند.
فایل آن را از اینجا دانلود كنید: video/webm



1397/05/25
20:13:33
5.0 / 5
4790
تگهای خبر: توسعه , تولید , مد
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات کاربران عزیز ال مور در مورد این پست
نظر شما در مورد این مطلب ال مور
نام:
ایمیل:
نظر شما:
سوال:
= ۷ بعلاوه ۵
Almor
almor.ir - حقوق سایت ال مور محفوظ و متعلق به مالک ال مور است

ال مور

فشن و کالاهای لوکس