سعید فلاح فر با ال مور مطرح كرد؛

نگارخانه استاندارد نداریم!

نگارخانه استاندارد نداریم! به گزارش ال مور، سعید فلاح فر در رابطه با وضعیت فعلی نگارخانه ها، مسائل نظارتی و نگاه های متفاوت آنها در مسائل هنری و اقتصادی سخن گفت.



خبرگزاری مهر - گروه هنر- آزاده فضلی: سعید فلاح فر هنرمند و کارشناس مرکز هنرهای تجسمی در رابطه با وضعیت فعلی نگارخانه ها و این که در مرکز هنرهای تجسمی اطلاعات دقیقی از عملکرد آنها وجود دارد یا خیر، توضیح داد: اتفاق مهمی که در حوزه نگارخانه ها افتاده و سبب سردرگمی های فعلی شده، اینست که نگارخانه ها در تهران و ایران تغییر ماهوی داده اند، یعنی نگارخانه های امروزی شاید شکل بیرونی و فیزیکی شان شبیه به چندین سال قبل باشد اما از لحاظ معنایی و جایگاه اجتماعی و هنری و عملکردی تغییر کرده اند. نگارخانه در دهه ۱۳۷۰ تقریبا شکلی فرهنگی هنری داشت اما کم کم تغییرات ماهوی پیش آمد که شکل و شمایل آنها تبدیل به رویدادی اقتصادی شد. در این نوع، نگارخانه ها دیگر فضایی صرفا فرهنگی هنری نیستند و نگاه شان به سمت تجاری هم متمایل شده است که این نوع نگاه خیلی چیزها را تغییر می دهد.
وی اظهار داشت: بخشی از آشفتگی هایی که حس می شود به این علت است که همه نگارخانه ها این مسیر را یکسان طی نمی کنند و در واقع یکدستی نگارخانه ها که در دهه های ۶۰ و ۷۰ شاهد آن بودیم، از بین رفته است و با چندین مدل نگارخانه ها مواجه می شویم که چنین سابقه ای را قبلاً نداشتیم. از طرفی رابطه نگارخانه ها با هنرمندان، مخاطبان و جامعه تغییر می کند که به علت فعالیت اقتصادی آنها خواهد بود و همه اینها سبب می شود نگاه منسجمی که قبلاً به نگارخانه ها داشتیم، از هم پاشیده شود و به سمت نگاه جدیدی عبور نماییم.
چرا امروز نباید نگارخانه ها مالیات بدهد!؟
فلاح فر در گفتگو با خبرنگار مهر با تکیه بر این که ما هنوز در این روند به یک وضعیت ثابتی نرسیدیم، بیان نمود: هنوز عده ای متمایل به نگارخانه های دهه ۳۰ و ۴۰ تا ۷۰ هستند و از سوی دیگر عده ای هم به نگارخانه های پاریس و لندن و نیویورک متمایل هستند. نوع مواجه شدن با این دسته های مختلف، متفاوت می باشد و اساسا قوانینی که در مورد اینها وضع می شود متفاوت می باشد.

وی با ذکر مثالی در رابطه با عملکرد متفاوت نگارخانه ها توضیح داد: چیزی که کار را بسیار مشکل می کند، توقعاتی است که نگارخانه ها در بحران گذار برایشان به وجود می آید؛ یک مثال ساده این که وقتی در دهه ۷۰ نمایشگاه نقاشی برگزار می کردید و هیچ اثری به فروش نمی رسید، روی درآمد فروش حساب نمی کردید، از هنرمند ورودیه دریافت می کردید چون باید خرج نگارخانه را بدهید. اما وقتی وارد دوره ای شده اید که افتخار یک نگارخانه، سولد اوت شدن (فروش رفتن همه آثار در یک ساعت یا یک روز) است، دیگر نیازی به ورودیه گرفتن نیست اما می بینیم که برخی نگارخانه ها نمی خواهند از این مورد عبور کنند! هم مدعی سولد اوت شدن هستند و هم از هنرمند ورودیه می گیرند! نگارخانه ای که در دهه ۷۰ فروش نداشته، درحال انجام کار فرهنگی بوده که با حداقل ها از هنرمندان جوان و دانشجوها حمایت می کرده است و بنابراین نباید مالیاتی پرداخت کند. آن دوره وقتی محرز شده بود که کاری فرهنگی توسط نگارخانه ها صورت می گیرد، معافیت مالیاتی تعلق گرفت. امروز اگر مقرر است نگارخانه ای آثار مَستر بفروشد و روی هر کدام از آثار، بیشتر از ۱۰۰ میلیون تومان سود کند، چرا نباید مالیات بدهد!؟
امروز اگر مقرر است نگارخانه ای آثار مَستر بفروشد و روی هر کدام از آثار، بیشتر از ۱۰۰ میلیون تومان سود کند، چرا نباید مالیات بدهد!؟ این هنرمند عکاس افزود: این تغییرات را هر کسی شامل مدیر دولتی یا مدیر نگارخانه یا هنرمند دوست دارد بخشی که به منافع او مرتبط می باشد، انجام دهد اما حاضر نیستند تعهدات به هزینه های این امور را بپردازند. هنرمند می گوید چرا باید بابت یک کار ۳۰ میلیون به دلال پول بدهد این در شرایطی است که کارش ۱۰۰ میلیون فروخته می شود! آن زمانیکه هنرمند پولی نمی داد، کارهایش هم به فروش نمی رسیدند؛ ازاین رو لازمه بازار اینست که یک هنرمند به دلال هنری و نگارخانه دار میزانی از فروش بدهد.
وی با اشاره به اینکه این دوره عبور و گذار در فروش آثار هنری، دوره ای دشوار است، اظهار داشت: ذهن فرهنگی هر جامعه ای قرار نیست با هر تکانی تغییر کند! نکته جالب اینجاست که اتفاقات نگارخانه های ایران به صورت سریع و مقطعی تغییر یافته است اما در لختی برنامه گرفتاریم و نتوانستیم از موج قبلی به موج جدید برسیم. البته اگر همه نگارخانه ها یک شکل می شدند، کار راحتتر بود؛ ما بیشتر از ۲۰۰ نگارخانه داریم که امکان دارد برخی از آنها نگاهی صرفا اقتصادی داشته باشند و تعدادی نگاه فرهنگی اقتصادی و برخی هم نگاه های دیگر داشته باشند. در واقع طیف های مختلفی در نگارخانه ها شکل گرفته است که هر کدام نیازها و توقعات خاصی دارند و دراین میان خیلی راحت است که شخصی بیاید و پیشنهادی بدهد اما وقتی طیف های مختلفی وجود دارند، یک پیشنهاد مقطعی جوابگو نخواهد بود.
ما با طیف های مختلفی از نگارخانه ها مواجهیم که هر کدام احتیاج به شکل نظارتی و قانون متفاوتی دارند و تنوعی از ایده های نظارتی و حقوقی و قانونی به وجود آمده که هماهنگی آن برای همه نگارخانه ها، کار سختی بشمار می رود
فلاح فر خاطرنشان کرد: ازاین رو ما با طیف های مختلفی از نگارخانه ها مواجهیم که هر کدام احتیاج به شکل نظارتی و قانون متفاوتی دارند و تنوعی از ایده های نظارتی و حقوقی و قانونی به وجود آمده که هماهنگی آن برای همه نگارخانه ها، کار سختی بشمار می رود.
وی در پاسخ به این پرسش که آیا روند هماهنگ سازی نگارخانه ها به دست انجمن نگارخانه داران تسهیل می شود یا خیر، اظهار داشت: انجمن نگارخانه داران به موضوع هایی خارج از مسائل و مشکلات نگارخانه ها می پردازند و اتفاقاً این انجمن از عوامل مؤثر در عبور و گذار هستند که هنوز نمی دانند کجا ایستاده اند؟ انجمن نگارخانه داران هنوز نمی دانند که نگارخانه ها را باید به کدام سمت و سو ببرد؟ بسته به این که اعضای انجمن از کدام نگارخانه ها انتخاب شده باشند، ایده و فکر خودشان را دارند و منافع جامعه هنری برایشان مهم نیست بلکه منافع اعضایشان مهم می باشد و طبیعتاً منافع اعضای انجمن مساوی منافع جامعه هنری نیست و طبیعتاً این انجمن نمی تواند بعنوان یک قطب تصمیم گیرنده تلقی شود.
فلاح فر تصریح کرد: حقیقت اینست اگر نگارخانه ای نگاهش به لندن، نیویورک یا پاریس است، صرفا نباید نگاه اقتصادی داشته باشد. من مخالف سیستم اقتصادی نگارخانه ها نیستم چونکه نگارخانه یک بنگاه تجاری است و اتفاقاً بیشتر تجاری است تا هنری؛ اما اگر می خواهد در تجارت موفق باشد باید ابتدا در مبحث هنری موفق شود و به استانداردهای هنری نزدیک باشد. نگارخانه های ما آنقدر نظرشان به مباحث اقتصادی جلب شده است که گاهی در کسوت معاملات ملکی و ماشین دیده می شوند! شأن تجارت در نگارخانه با شأن تجارت در بنگاه معاملاتی فرق دارد و اگر مقرر است نگارخانه ای باشیم که فعالیت تجاری خوب داشته باشیم، باید شأن هنری خودمان را هم داشته باشیم.

نگارخانه استاندارد نداریم!
وی در پاسخ به این پرسش که کدام یک از نگارخانه های موجود از استانداردهای معتبر برخوردار می باشند، اظهار داشت: تقریبا چنین گزینه ای نداریم! نگارخانه داران درحال خرید و فروش هستند و خریدار هم برایشان مهم می باشد و آنها می گویند بازدیدکننده هنری باید به سراغ دوسالانه ها بروند. چیزی که در حراج هنری هم اتفاق می افتد؛ در حراج های هنری خریدار از هر چیزی مهم تر است و کیفیت آثار هنری از اهمیت چندانی برخوردار نیست. از سوی دیگر در دوسالانه ها، مسئله مهم، تعداد بازدیدکننده ها و کیفیت آثار است. در واقع به اعتقاد من، نگارخانه باید وسط این دو طیف دوسالانه ها و حراج های هنری باشد و نمی تواند به صورت مطلق، مثل حراج یا دوسالانه باشد و باید بتواند با این دو طیف تجاری و فرهنگی ارتباط برقرار کند. یکی از کارهای نگارخانه اینست که باید منتقد هنری را روی هوا قاپ بزند در صورتیکه چنین چیزی اتفاق نمی افتد و ترجیح شان بر میزبانی از خریداران است تا منتقدان هنری.
این منتقد هنری خاطرنشان کرد: حراج های هنری منتقد نمی خواهد و فقط خریدار می خواهد، موزه ها هم فقط به دنبال منتقدان هنری هستند و خریدار نمی خواهند؛ نگارخانه باید بتواند این هر دو طیف را به صورت خیلی کارآمد مدیریت کند. این در شرایطی است که نگارخانه ها ما در یکی از این دو طیف افراط و تفریط دارند! و جایی که تعادل وجود داشته باشد، به اعتقاد من نداریم.


منبع:

1402/05/02
08:37:35
0.0 / 5
289
تگهای خبر: تجارت , جامعه , خرید , فرهنگ
این مطلب را می پسندید؟
(0)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات کاربران عزیز ال مور در مورد این پست
نظر شما در مورد این مطلب ال مور
نام:
ایمیل:
نظر شما:
سوال:
= ۲ بعلاوه ۵
Almor
almor.ir - حقوق سایت ال مور محفوظ و متعلق به مالک ال مور است

ال مور

فشن و کالاهای لوکس